سلام
به ياد پ - ب (حككاك)
براي تو مي نويسم
اول كسي كه در بر گرفتم و نفسهايم را با تو يكي كردم
چه زيبا بود اولين نگاه هنگامي كه او را مقابل خود يافتم
وچه زيبا بود اولين لمس هنگامي كه حلقه مهر مرا در بر گرفت
و در آن لحظه كه فاصله بين ما بود كلامي
آري
بيان داشتيم و برداشتيم فاصله را
...
ديدگانت را به من بدوز لبانت را بر لبهايم بگذار
موهايم را نوازش بده و آغوش گرم خود پذيراي من كن كه سخت تشنه ام
چگونه خود را جدا سازم هنگامي كه عشق سراپايم را در بر گرفته
خيال عقب نشيني نخواهم داشت اصلا
نگو كه مي خواهم بروم
اينجا سراغاز داستان زندگيست
۱/۲۷/۱۳۸۲
سلام به اهواز به خوزستان به ایران
پستهای قبل
- سلام گفتم يه عكس بزارم شايد مهمون اومد برامون اين ...
- سلام در مطالب سري قبل گفتم كه يكي از معضلات اهواز ...
- به سفارش حسين درخشان به اين سايت سري بزنيد در مورد...
- سلام هميشه اونقدر گله و شكايت از اين شهر دارم و هي...
- سلام ـ وب لاگ فرورديني ها كه سه تا دختر اهوازي راه...
- از پويا كه مشوق منه ممنون
- سلام من تا زه شروع به نوشتن كردم و انتظار ندارم فع...
- سلام فكر نكيد خيلي تنبلم ولي به خدا خيلي گرفتار بو...
- بعدد صد سال سلام
- سلام با شروع تبليغات براي شوراي شهر در مراكز عمومي...
اشتراک در
نظرات [Atom]


0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی